مگه چند بار به دنیا آمده ایم که این همه میمیریم؟؟؟
پ.ن: غمگین تر ازهمیشه...
+
تاریخ | جمعه 93/2/5ساعت | 3:35 عصر نویسنده | عسل
|
نظر
نشون میدی به من بی اعتنایی! تورو میخوام ولی به چه بهایی؟؟
شاید با مهربونی زیادم..خودمو.. اشتباه توضیح دادم..!!
منم اونکه میون شب تیره.... نتونست هیچکی نادیدم بگیره!!
همونکه با نگاهش به تو فهموند.. میشه مغرور بود اما نرنجوند..
میرم جایی که گریه م بی صدا شه... فراموش کردنم آسون نباشه!!
ازین تقدیر میلرزه وجودم......
من امتحانمو پس داده بودم....
+
تاریخ | جمعه 93/2/5ساعت | 3:28 عصر نویسنده | عسل
|
نظر
یه وقتایی دلت طوری تنگ میشه که مغزت کلا فلج میشه...
بدی هاش یادت میره.. نامردیش یادت میره...
بی محبتی و رفتارسردو تلخش یادت میره...
وقتی با بی رحمی تنهات گذاشت یادت میره...
ققط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش ...
این دل وامونده اروم بشه...
+
تاریخ | جمعه 93/2/5ساعت | 2:20 عصر نویسنده | عسل
|
نظر