من هم مانند دیگران برای خود رویایی داشتم
که عاقبت...
هیچ تعبیری نیافت
از این روست که حالا بی توجه
با پاهایی میخکوب بر زمینم
سر جایم باقی میمانم
به اسمان می نگرم
لباسهایم را پیرامون بدنم
و سنگینی پیکرم را
به روی کفش هایم
و همچنین لبه های کلاهم را
به دور سر حس میکنم
هوا از بینی ام وارد و خارج میشود
و تصمیم میگیرم که دیگر
رویایی نپرورانم ..
+
تاریخ | پنج شنبه 94/4/25ساعت | 11:0 عصر نویسنده | عسل
|
نظر