دلم شور گذشته را میزند . . .
دلم شور می زند ,
نه شورِ آینده را ...
برای گذشته نگرانم ...!
برای روز های گرمی که می ترسند دیگر تکرار
نشوند ...
و من برایشان نگرانم ,
روز هایی که پر از عشق بود و شاید دیگر تکرار
نشوند
و دلم شور می زند برای سکوت سرد آینده ...
که نه شقایق در آن رشد می کند ...
و نه آسمان آبی می ماند ...
دلم شور می زند ...
برای مرگ سرسبزی عشق ...
که از آن جز بیابانی باقی نمانده
و دلم شور می زند ...
برای خودم که بغضم را به سیگار می گویم و ...
درد و دل هایم را به دیوار ...
+
تاریخ | شنبه 94/5/24ساعت | 1:49 صبح نویسنده | عسل
|
نظر
|
|
|