سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چــــــه نســـــل غـــــم انگیــــزی هســــتیم  ...

دنبـــــآل یــــک اتـــــاق خــــالی...

کـــــه موزیــــک گــــوش کنیـــــم ...چــــایی بخوریــــم و حســـــــرت ...همیـــــن


+ تاریخ | دوشنبه 93/10/29ساعت | 1:36 صبح نویسنده | عسل | نظر

حـرف هایی هـست بـدجور دل می شـکنند

بـدجور دل می سـوزانند    ..

بـدجور خـراب می کنـند    ..

حـرفهایی از نزدیـک ترین کـسانت..

از عــزیزتـرین کـسانت..

گـاهی دلت میـخواهد نزدیـک ترین آنـقدر عـزیز نـبود..

یا اگـر بود کـمی بیشتر حـواسش به تاثـیـر حـرفـهایش بود ...!!!

 


+ تاریخ | دوشنبه 93/10/29ساعت | 1:20 صبح نویسنده | عسل | نظر

 

کاش میدانستی

دردِ من تنهایی نیست ، دردِ من حضوراست

حضور کسی کِ بجای لذت بردن از بودنش

همه فکرت درگیر باشد و نتوانی گفتن

بهانه گیرت میکند ، بدخلقت میکند     ...

گاهی هم شاید بی احترامی و نهایتا

قهـــر

سرد میشویم مثل گذر پاییز به زمستان

میرویم تا رسیدن به انجماد احساس

مسبب همه اینها « ترسِ از دست دادن است     »

برای من عشق همیشه بااین ترس عجین شده است   

کاش تضمینی برای نرفتن وجود میداشت


+ تاریخ | دوشنبه 93/10/29ساعت | 1:17 صبح نویسنده | عسل | نظر

 

تو شاید نمیدانی

شاید نمیدانی ظرفیت من کم است برای این همه درد    ....

ولی من خودم را خوب میشناسم

یک روز بیخیال همه خواستنها میشوم

بیخیال همه دلتنگیها

بیخیال همه دلبستگیها

بیخیال همه پشیمانی ها

بیخیال تو

بیخیال حتی خودم

و برای همیشه میروم    .


+ تاریخ | دوشنبه 93/10/29ساعت | 12:46 صبح نویسنده | عسل | نظر

یک روز از پس یک اتفاق بزرگ میشوی!
روز اول حالت سنگین میشود.
گیج میشوی.هر لحظه گمان میکنی دنیا خراب میشود وسط سرت.
روز دوم چشم هایت تب میکند.میسوزد.
ولی حالت به سنگینی دیروز نیست.
روز سوم
امان از روز سوم که وقتی به نیمه میرسد
خودت را به گوشه ایی میبری
و می باری و می باری و می باری
به حال تمام خوش باوری هایت
به حال تمام رویاهایت
به حال خواستن هایی که خواسته نشد
حرف هایی که گفته نشد
دلی که دیده نشد
می باری و می باوری و می باری
وبعد تمام
از پس اشک هایت
بزرگ میشوی

گفته بودم
گاهی اتفاق ها درست می افتد
وسط خوش باوری هایت...
گاهی خدا آنقدر دلش به حال
باورهای ساده ی ما میسوزد
که زمین میزند مارا با همان باورها
وبعد کنارمان می ایستد
دستش را دراز میکند
و مارا از دوباره شروع میکند
با یک زخم
که یادمان باشد
گاهی سادگی
درماندگی می آورد....


+ تاریخ | دوشنبه 93/10/8ساعت | 7:19 عصر نویسنده | عسل | نظر

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Time spent here:
کد جاوا در قالبسرا