این روز ها حالم عجیب خراب است
میدانی !؟ « دلم برایت تنگ است
کسی از حال خرابم خبر ندارد
میدانی ک ... کمی مغرورم ...
درد هایم را از همه پنهان میکنم ...
هر روز صبح با لبخند بیدار میشوم
هر شـــــب با اشک های محبوس در چشمانم میخوابم ...
اشک هایم اجازه ی چکیدن ندارد ...
گلویم اجازه ی هق هق را ندارد ...
میدانی ک کمی مغرورم ...
فقط کمی دیر ب سراغم آمد ...
غرورم را میگویم ...
از تو ترسید ... ب من پناه آورد ...
بعد از تو اجازه ی همه چیز دست خودم است ...
اشک هایم ... لبخند هایم ... حرف هایم ... همه چیزم بجز ...
بجز دلم ...
لعنتی تنگت میشود ... برای تو میتپد ... تو را میخواهد ...
اما خیلی وقت است ک رهایش کرده ام ... بی صاحب نیست ...
اجازه اش را دست غرورم داده ام ... دلم میخواهد ب سمت من بیاید ...
میدانی ک !؟ من از او مهربانترم ...
غرورم را میگویم ...
بین خودمان بماند ... غرورم نفهمد ... « دلم برایت تنگ است » ...
از حال این روز هایم هیچکس خبر ندارد ...
این روز ها عجیب حالم خراب است ...
+
تاریخ | جمعه 93/7/25ساعت | 5:50 عصر نویسنده | عسل
|
نظر
من هنوز?
دیواراتاق را
باخطهای راست و کج سیاه میکنم
من هنوز?
برای محبوبه های شب که بی
ماه میشوند
شمع روشن میکنم
من هنوز?
خاطرات
رایک درمیان شاد وناشاد سطر میکنم...
من هنوز دلتنگی راباخیال تو ابی میکنم...
من هنوز درخیالم باور دارم که تو می ایی و
هم دم بغض های ترک خورده ام میشوی
چرا حس میکنم هستی کنارم
چرا این رفتنو باور ندارم
چرا گم میکنم روزو شبامو
چراحس میکنم داری هوامو
چراهستی میون خوابو رویا
چرا پرمیشی توفرم نفس ها
دارم نفس نفس نبودنت رو کم میارم?
+
تاریخ | پنج شنبه 93/7/24ساعت | 9:40 عصر نویسنده | عسل
|
نظر
امروز هم باز فکر " نبودنت
سکوت چشم هایم را شکست و
من در پس دانه های "اشک"
با حسرت تو را جستجو کردم
آیا این انصاف است ؟
که پس از این همه "عاشقی"
بی تو بودن سهم "دل" من باشد ؟
آیا من هر روز باید اسرار بکنم که به یادم باشی؟
خسته تر از همیشه آرزویم بودن توست !
نه برای خودم !
برای شعر هایم !
که اگر یک روز خواستم از بودن تو بنویسم
بدانم بودنت چه رنگیست, چه طعمیست
"بی وفا تر" از همیشه ای
که دیگر به "خوابم" هم کم می آیی !
میمیرم از این که که شاید به خواب کسی میروی!
از تو به که شکایت کنم؟
که ماههاست" جا خوش کرده ای
در این خلوتکده ی دلم اما
تو را قسم به "عشق"
یکبار, فقط یکبار, دوستت دارم را به من در خواب" بگو
و "من" بی وفاترین باشم
اگر از آن خواب
برخیزم ...
+
تاریخ | پنج شنبه 93/7/24ساعت | 9:37 عصر نویسنده | عسل
|
نظر
من تنها نیستم, اشکهایم را دارم, اشکهایی که از غم تو بر گونه هایم جاری است!!
من تنها نیستم, لحظه ها را دارم, لحظه هایی که یکی پس از دیگری عاشقانه می میرند تا حجم فاصله را کم رنگ تر کنند!!!
من تنهانیستم چرا که خیالت حتی یک نفس از من غافل نمی شود . . .
چقدر دوست دارم لحظه هایی را که دلتنگ چشمانت می شوم.!!
هر لحظه دوریت برایم یک دنیا دلتنگی است و چقدر صبور است دل من,
چرا که به اندازه تمام لحظه های عاشق بودنم از تو دور هستم .
ولی من باز چشم براهم...چشم به راهم
تا
آرامش را به قلب من هدیه کنی مهربان من . . . ! ! !
+
تاریخ | پنج شنبه 93/7/24ساعت | 9:36 عصر نویسنده | عسل
|
نظر
سلامتی عشـــــــــــقم!!
سلامتی یادگاریاش...
سلامتی خنده هاش!!!
سلامتی دوستت دارم هاش...
سلامتی دستای گرمش!!!
سلامتی نرمی لبهاش...
سلامتی غیرتی شدنهاش!!!
سلامتی نگرانی هاش...
سلامتی روزای خوب و بدمون!!!
سلامتی همـــــــه قولهاش...
سلامتی فراموش کردناش!!!
سلامتی حـــــــرف آخــــــرش...
سلامتی قهــــــر کردنو آشتـــــــی نکردنش!!!
سلامتی اتمام حجتش....
سلامتی خداحافظی آخـــــــــــــرش!!!
سلامتی آتیشی که گرفتم با اون خداحافظی...
سلامتی خودمو بغضــــــــــم!!!
خدایا دیگه هیچی آرومم نمیکنه هیچی...
کمکم کن کم نیارم!!!
+
تاریخ | سه شنبه 93/7/22ساعت | 6:59 عصر نویسنده | عسل
|
نظر